دمپایی نیکتا بچه گانه که زیر لفظی عروس بود

این مقاله به بررسی مجموعه‌ای از تصاویر روی گلدان‌های سرامیکی آتن می‌پردازد که در آن دمپایی نیکتا بچه گانه به‌عنوان ابزار ضربه‌ای به تصویر کشیده شده‌اند.

این نقش نمادین عمدتاً در دو زمینه ظاهر می‌شود: صحنه‌های آموزشی، که در آن یک بزرگسال به زیردستان ضربه می‌زند، و صحنه‌های اروتیک، که در آن عمل ضربه تقریباً همیشه توسط مردان بر زنان فاحشه انجام می‌شود.

استفاده از این شیء دنیوی خاص، به جای دیگران که به همان اندازه در دسترس هستند، برای این اعمال خشونت آمیز در پرتو اصطلاح روانشناس جیمز جی گیبسون استطاعت مورد بررسی قرار می گیرد، که به توانایی های یک شی برای مجموعه خاصی از اعمال اشاره دارد.

از خواص مواد آن من پیشنهاد می‌کنم که انتخاب صندل خودسرانه نیست: آن از تمایل این متجاوزان برای ایجاد درد برای افراد دارای موقعیت پایین‌تر حمایت می‌کند و در نتیجه آنها را کنترل و تحقیر می‌کند.

توانایی‌های صندل، که از شکل و جنس آن و توانایی‌های ذاتی آن برای عمل ناشی می‌شود، توسط ضربه‌گیران درک شده و مورد استفاده قرار می‌گیرد اگرچه به عنوان ابزار ضربه‌ای طراحی نشده است.

اما در دستان این چهره‌های ممتاز در این موقعیت‌های خاص، صندل معمولی و معمولی به وسیله‌ای تبدیل می‌شود، عاملی اجتماعی که به وسیله آن کنترل آنها به تجسم فیزیکی می‌رسد.

به لطف نقاشان گلدان آتنی، ما می‌توانیم آثار نهفته صندل را که قبلاً دور از چشم بود، ثبت و تجسم کنیم به نظر می رسد که در متن جامعه آتن، دوگانگی مفروض بین استفاده معمولی و استفاده خشونت آمیز فوق العاده از صندل فرو می ریزد.

در این مورد خاص، زدن صندل به اندازه پوشیدن آن در استفاده روزمره عادی به نظر می رسد در یکی، جوانی نشسته را می‌بینیم که توسط پسری کمک می‌کند که صندل را به پای استادش می‌بندد.

جوانی دیگر که به همین ترتیب نشسته، می‌خواهد با یک صندل به پسر بچه‌ای تیفالیک ضربه بزند، که طبق معمول، از پشت آن (کف) نشان داده شده است، و دارای یک خط خطی مشخص است.